بال پرواز
کنج این قفس سوخته بال و پر، به انتهای آبی آسمان چشم دوخته ام .
بال پروازم کجاست؟
دلم میخواست آنجا بودم ، آنجا که روزی خانه ام بود.
آنجا که پدر ومادرم را دفن کرده اند
آنجا که خاطرات کودکی ام ساخته شده اند .
براستی اینان کیستند که خانه ام را اشغال کرده اند؟
ننگشان باد که آشیانه امان را به باد دادند!
شرمشان باد که خانه امان را اشغال کردند.
رفتن و پر کشیدن ، دوباره اوج گرفتن و پرواز
دوباره بارور شدن از ذره ذره زندگی آنجاست.
اما ......
دیگر آن خاک کهنه سررمین من نیست .
چقدر زیبا بود ولی یک چیز کم داشت، باید میگفتم و آن امید بود!
پاسخحذف